ارزیابی درست خانواده می تواند زمینه ساز مشاوره درمانی مناسب خانواده باشد. 
 

سنجش و ارزیابی خانواده

یکی از وظایف مهم مشاوران و درمانگران خانواده، ارزیابی خانواده هایی است که برای مشاوره و درمان به آنها مراجعه کرده اند. بدون ارزیابی خانواده ها، تشخیص سبب شناسی و درمان امکان پذیر نخواهد بود. سنجش یا ارزیابی، یک اصطلاح عمومی و دربرگیرنده همه روش های قضاوت و داوری در مورد عملکرد، درجه بندی میزان پیشرفت یا مشکلاتی است که فرد (یا خانواده) تجربه می کند (برودفوت و همکاران، ۱۹۹۰؛ دلاور و زهرا کار، ۱۳۸۷).
 
روی هم رفته در مشاوره، ارزیابی یک فرآیند جاری و در حال پیشرفت برای ارزشیابی، تدوین فرضیه ها، مورد توجه قرار دادن مسایل و موضوعات درمانی، طرح ریزی مداخلات، مشاهده اثرات و پیامدها، و استفاده از بازخورد اصلاحی برای ارزیابی مجدد شرایط و اصلاح مداخلات آینده بر اساس آن می باشد (اسنیدر و همکاران، ۱۹۹۵).
 

[ارزیابی خانواده چیست؟]

ارزیابی خانواده، در واقع یک نوع ارزشیابی در مورد عملکرد خانواده است که غالبا از طریق مصاحبه ای انجام می گیرد و دربرگیرنده عوامل موقعیتی و تاریخی است. ارزیابی خانواده بسته به علایق و دانش آزماینده و نیازهای خانواده ممکن است فقط شامل مصاحبه ذهنی شود یا می تواند از طریق یک شجره نگار و یا ابزارهای عینی، یا نیمه عینی و فرافکن انجام گیرد (لابات و باگاروزی ۱۹۹۳؛ تئولیاتوس و همکاران، ۱۹۹۰). گلدنبرگ و گلدنبرگ (۲۰۰۲) ارزیابی خانواده را موجب گسترش یافتن درک و برداشت مشاور خانواده، ایجاد، اصلاح، و از دور خارج کردن فرضیه ها، و مناسب ساختن مداخلات بر اساس برآوردهای تصفیه شده از خانواده می دانند.
 

[اهداف سنجش و ارزیابی خانواده]

از طریق سنجش و ارزیابی خانواده می توان به اهداف مختلفی دست یافت. به عقیده ویلیامز و همکاران (۲۰۱۱، ترجمه زهراکار و لواف پور نوری، ۱۳۹۲)، مهمترین اهداف سنجش و ارزیابی عبارتند از :
 
1.سنجش و ارزیابی به مشاور و درمانگر کمک می کند تا انتظارات مراجعان و اعضای خانواده را مشخص سازد.
٢. سنجش و ارزیابی مشاور و درمانگر را قادر می سازد تا بفهمد مشکلات خانواده چگونه ظاهر شده و چگونه بر اعضای زندگی اثر می گذارد.
٣. سنجش و ارزیابی به مشاور و درمانگر کمک می کند تا دریابد مشکلات چطور تداوم می یابند.
۴. سنجش و ارزیابی به مشاور و درمانگر کمک می کند تا بهترین طرح درمانی را برای مراجعان (خانواده) انتخاب کند و به سؤال «چه درمانی، تحت چه شرایطی، بهترین نتیجه را برای این مراجع با خانواده در بر دارد؟»، پاسخ دهد
۵. سنجش و ارزیابی به مشاور و درمانگر کمک می کند به ارزشیابی، اثربخشی، وکارآمدی درمان بپردازد.
 

[فنون ارزیابی]

فنون ارزیابی خانواده را می توان در دو دسته کلی اندازه گیری های خودگزارشی (خودسنجی) و اندازه گیری های مشاهده ای تقسیم بندی کرد (گلدنبرگ و گلدنبرگ،2002). اندازه گیری های خودگزارشی یا خودسنجی که بیشتر در شکل پرسشنامه های هنجارشده مطرح می باشند، می توانند برای مشاور خانواده اطلاعات مهمی را در مورد شیوه هایی که هر عضو خانواده، سیستم خانواده را تجربه می کند، فراهم آورند. از طریق این نوع اندازه گیری ها می توان نگرش ها، نقش ها، ارزش ها، خودادراکی ها و رضایتمندی افراد را نسبت به روابط خانوادگی گردآوری کرد.
 
شیوه های خودگزارشی برای اجرا و نمره گذاری نسبت به انجام فنون مشاهده ای معمولا به آموزش کمتری نیاز دارند. اندازه گیری های خودگزارشی غالبا از رفتارهای خصوصی و محرمانه ای پرده برداری می کنند که مشاور امکان مشاهده آنها را ندارد. از طریق این اندازه گیری های اعضای خانواده به صورت جداگانه نظراتشان را در مورد روابط خانوادگی ذکر می کنند و از این طریق، مشاور به تصویر کاملی از الگوهای تعامل رفتاری خانواده دست می یابد. اندازه گیری های خودگزارشی خانواده، مخصوصا برای متخصصان بالینی جذاب هستند که روی روابط بین فرایندهای شناختی و رفتار تأکید میکنند. پرسشنامه ها به جای تلاش برای مهیا کردن اطلاعات دارای پایایی کم، بیشتر روی اندازه گیری نگرش ها، عقاید و ادراکات کنونی خانواده تمرکز می کنند.
 
مشاورانی که خانواده ها را به عنوان سیستم در نظر می گیرند، جهت بررسی الگوهای تعاملی خانواده که برای درک آسیب شناسی روانی و نیز شایستگی های خانواده بسیار مهم و سرنوشت ساز هستند، از فنون مشاهده ای استفاده می کنند. فنون مشاهده ای، به ویژه برای مشاورانی کاربرد دارد که به توانایی بی طرفانه بودن اعضای خانواده در گزارش صحیح و دقیق آنچه آنها را به دیگری مرتبط می کند، اعتماد ندارند. معتقدان به اندازه گیری های مشاهده ای در انتقاد به اندازه گیری های خودگزارشی بر این باورند که ممکن است باورهای اعضای خانواده در مورد خودشان با رفتارشان ناهماهنگ باشد.
 
همچنین آنها معتقدند که تفاوت های زبانی و مقتضیات سطح خواندن ممکن است به نتایج غیرپایا منجر شود. نهایتا اینکه مشاهدات از یک امتیاز اضافی برخوردارند و آن مشاهده خانواده در حین عمل و گردآوری اطلاعات تعاملی است که از طریق اندازه گیری های خودگزارشی دستیابی به آنها امکان پذیر نیست. مشاهده ممکن است شکل طرح های رمزگردانی یا مقیاس های درجه بندی به خود بگیرد. در طرح های رمزگردانی سعی می شود نقشه الگوهای تعاملی خانواده با توجه به ابعاد شناختی، عاطفی و بین فردی خانواده ترسیم شود و در طرح های مقیاس های درجه بندی سعی بر این است که در مورد الگوهای قابل مشاهده با توجه به ابعاد روانی از قبل تعیین شده، قضاوت و نمره گذاری انجام گیرد. لازم به ذکر است که شایستگی و آموزش مشاهده گر، پایایی و اعتبار مشاهدات را افزایش می دهد (گرویترانت و کارلسون، ۱۹۹۹؛ گلدنبرگ و گلدنبرگ، ۲۰۰۲).
 

[موانع ارزیابی اثربخش خانواده]

در ارزیابی خانواده، درمانگر باید به موانع موجود بر سر راه ارزیابی و سنجش اثربخش و کارآمد خانواده توجه کرده و با برداشتن و از بین بردن آنها، احتمال ارزیابی و سنجش بهتر و در نتیجه، درمان کارآمدتر خانواده را افزایش دهد. به عقیده ویلیامز و همکاران (۲۰۱۱، ترجمه زهراکار و لوان پور نوری، ۱۳۹۲)، مهمترین موانع ارزیابی اثربخش خانواده عبارتند از:
 
1.درگیر نبودن درمانگر و مشاور در برنامه ریزی جلسه اول.
۲. شرکت ندادن چندین عضو خانواده در نخستین جلسه و جلسات بعدی.
۳. تسهیل نمودن گفتگوی بین مراجع و درمانگر به جای تسهیل گفتگوی اعضای خانواده.
 
برای ارزیابی خانواده ها الگوهای مختلفی وجود دارد. در این فصل، الگوی مک مستر و الگوی سیستمی بیورز که بر اندازه گیری های مشاهده ای مبتنی هستند و نیز الگوی چند مختصاتی که مبتنی بر اندازه گیری های خودگزارشی است، ارایه می گردد. این الگوهای ارزیابی خانواده ملاک هایی را در اختیار مشاوران و درمانگران خانواده قرار می دهند تا با استفاده از آنها بتوانند نقاط مثبت و منفی خانواده مراجعه کننده را بهتر شناسایی کرده و با توجه به نتایج آن، راهبردهای درمانی مناسب تری را اتخاذ و اجرا کنند.
 
منبع: کتاب مشاوره خانواده. کیانوش زهراکار و فروغ جعفری . صص 44-47، انتشارات ارسباران،  دوم. 1394.